۷۸۶
نه یک بی آبرویی را هزار گنج بخشیدم
نه بر یک آبرومندی دو صد ظلم و جفا کردم
نکردم هیچ فردی را قرین محنت و خواری
گرفتاران محنت را رها از تنگنا کردم
بجای آنکه مردم گذارم در غم و ذلت
گره از کارهای مردم غمدیده وا کردم
بجای آنکه بخشم خلق را امراض گوناگون
به الطاف خدایی درد مردم را دوا کردم
جهانی ساختم پر عدل و داد و خالی از تبعیض
تمام بندگان خویش را از خود رضا کردم
نگویندم که تاریکی به کفشت هست از اول
نکردم خلق شیطان را عجب کاری بجا کردم
چو میدانستم از اول که در آخر چه خواهد شد
نشستم کار انتها را ابتدا کردم...
ورود به وبلاگ اصلی ما از اینجا....فیلتر شکن های جدید