سی سال زن بوده یعنی کلفت
یعنی چیزی در زندگیش ندید جز خفت
کسی که خیانت نکرد به شوهرش ولی چی شد تمام عمر فحش شنید کتک خورد
باید تو سری بخوره نفس نکشه باید عکس هیچ پرنده ای رو بی قفس نکشه
زنی که همیشه یک سایه اونو می پایید عروسکی که مرد به هر شکلی باهاش میخوابید
بوی سیلی و شلاق میدی خانم تا کی میخواهی به مرد ها باج بدی خانم
مثل وطن شدی هم دم ولگردها خانم تقدیر در دست توئه وا سه فردا خانم
ما که از مردی، مردیم حداقل تو زن باش یک کم از اون عطر غیرتت روی ما بپا ش
ما از مردی، مردیم و چیزی ندیدم فقط از تو کتاب ها اسم رستم را شنیدیم
که اگر اونم بود حتما امروز کراکی بود رستم از جنس بد شاکی بود
رستم اگه بود واسش جرم میساختن گردنش افتاب لگن مینداختن
شاید میرفت جنگ احترام داشت سر تیپ سپاه میشد در دوبی سهام داشت
میشد فیلم بسازه در کن تقدیر بشه میتونست جوک بگه معترض تلقی بشه
شاید میرفت ا روپا الان دو تا پاس داشت اون جا تاکسی می راند اینجا الگانس داشت
در هر عید میرفت در کنسرت ها میرقصد حرف سیاسی نمیزد میترسید
رستم اگر بود میگفت جدم عربه خزر مال روسها خلیج ،خلیج عرب بود
رستم اگر امروز بود رستم را فراموش میکرد شاهنامه بیست سی سال روی طاقچه خاک میخورد
خانم ما مرد نیستیم تو رومون خط بکش پرچم را بگیر خودت بشو رهبر جنبش ورود به وبلاگ اصلی ما در فیلتر شکن و کلی مطلب جدید.. |