سالی که از استبداد رها شوم

من هر چه میگویم این است

سالی که از استبداد رها شوم

من هر چه میگویم این است

فیلتر شکن سوم اردیبهشت 1388

۷۸۶ 

یک شبی در راه دوری ، گرگ پیری بر زمین افتاد و مرد ...!!

لاشه ی گندیده ی آن گرگ را کفتار خورد ...!!

در دل غار کثیفی پیر کفتار ، زمین مرگ را بوسید و خفت ...

قاصدی این ماجرا را با کرکسان زشت گفت ...!!!

جسم گند آلود کفتار را کرکسان ، غارتگران خوردند ...

لرزه بر دامان کوه افتاد ...!!!

سنگها بر روی هم هموار گشت ...

کرکسان هم جملگی مردند ....!!!

ورود به وبلاگ اصلی ما از اینجا  فیلتر شکن و کلی مطلب جدید